پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم.... با تو رازی دارم !.. اندکی پیشتر اَی .. اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!. ... زیر چشمی به خدا می نگریست !.. محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست . نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!.. یاد من باش ... که بس تنهایم !!. بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !! به خدا گفت : من به اندازه ی .... من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ... به اندازه عرش ..نه ....نه من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !! اَدم ،.. کوله اش را بر داشت خسته و سخت قدم بر می داشت !... راهی ظلمت پر شور زمین .. زیر لبهای خدا باز شنید ،... نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ... نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !... که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش
بازدید امروز : 17
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 191686
کل یادداشتها ها : 304
امشب باز هم پستچی پیر محله ما نیامد!
یا باید محله مان را عوض کنیم
یا ..
پستچی را..
تو هر روز برایم نامه مینویسی...مگه نه...؟
باز هم یک جمعه ی بدون تو
باز هم همان تلخکامی قدیمی
و باز هم قلبی مالامال دلتنگی ...
در عصری که بدون تو به غروب متصل می شود ...
...پایان راه کاملاً پیداست!
می دهم قابش کنند
کنایه هایت را به رسم یادگاری
و به همان دیوار میاویزمش!
جای همان دستخط تماشائی . . .
خداوندا دستهایم خالی است ودلم غرق در آرزوها -یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن..
ته دیگه طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند !
شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه !!
ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه !
قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم !
لاک پشتم نشدیم گشت ارشاد نتونه به لاکمون گیر بده !
خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزمون هم بشینه !
موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنن !
پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن !
دریاچه ارومیه هم نشدیم دورمون حلقه انسانی تشکیل بدن !
آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن !
مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن !
شریعتی صبح تا شب سیگار میکشید همه میگفتن: بابا از فکرشههه ، شریعتییییییی ، از روشنفکریشهههههه ، حالا میری مغازه کبریت واسه خونه بخری همه میگن سیگاری بدبخت ، شریعتی هم نشدیم لاقل هر کار میکنیم بگن این میفهمه چیکار میکنه !
به استاد میگم استاد شما که 9 دادی حالا این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد کنیم !
کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن...!
کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم !
ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت !
تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه !
فکر هایم سهم تو..روشنی را هم ببر..
و به اندازه ی هر روز سلامم سهم تو..
غرق خواهم شد به دریایت..قایقم هم سهم تو..
فارغ از امروز و هر روزم..
هنوزم..
هرچه دارم..یا ندارم..
هستیم..آرزوهایم..سکوتم..یا که صبرم..
حتی صدایم سهم تو..
شوق پروازم..هوایم..هر تلاشم تا بلندای فلک..
آسمانم سهم تو..این زمینم..یا که باران..
اشک هایم..گریه هایم..شادی ام..تنهایی ام..
این ها همه سهم تو باد..
من نمازم یا نیازم سهم تو..
من دعایم سهم تو..
شایدم حتی خدایم سهم تو..
اما نگاهت..تنها نگاهت سهم من..
تنها نگاهت تا ابد..
تا ابد از آن من..
دلم یک اتفاق میخواهد
یک تلفن نا آشنا...
با بی میلی تمام جواب دهم
و
صدای تو...............